سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب سایت شخصی مهران حداد__M.Haddad personal website
سکوت کن برای تفکر......نگاه کن برای عبرت 

از نظر قرآن، چه کسى منافق است؟

کارى که هم هدفش درست باشد و هم شیوه و وسیله آن. بعضى هدف صحیحى دارند ولى راهى را که براى رسیدن به آن هدف طى مى‏کنند، صحیح نیست. مثل کسى که با وسیله و مَرکب دزدى به حج مى‏رود. یا با زغال سیاه به دیوارهاى سفید و زیبا مى‏نویسد: نظافت را مراعات کنید.

گاهى وسیله صحیح است، ولى هدف فاسد است، نظیر گروه خوارج که در برابر حضرت على‏علیه السلام به مخالفت برخاستند و شعار مى‏دادند: «لا حُکمِ الاّ لِلّه» یعنى فقط فرمان خدا و کتاب خدا. حضرت فرمود: «کلمة حقّ یُراد بها الباطل»(120) این سخنى خوب و کلمه حقّى است، امّا هدف این گروه از آن جمله، باطل و مخالفت با حقّ است.

چنانکه لشکر معاویه نیز در جنگ صفین قرآن‏ها را بر سر نیزه کردند تا بگویند ما تابع قرآنیم، ولى در عمل با قرآن ناطق که حضرت على علیه السلام باشد مخالفت و مبارزه کردند.

ما نیز که در شب‏هاى قدر قرآن را بر سر مى‏گذاریم، باید رفتارمان مخالف قرآن نباشد. بر سر گرفتن قرآن نشان پناهندگى به آن و تسلیم بودن در برابر آن است وگرنه آیاتى راکه مى‏گویند: ربا حرام است، اگر بر سر نهیم ولى شکم ما پر از اموال ربوى باشد، چه معنایى دارد؟ اگر بیمار نسخه پزشک را بر سر بگیرد ولى دارویى که آن نسخه به آن سفارش کرده را مصرف نکند، چه سودى خواهد برد؟

سؤال : از نظر قرآن، چه کسى منافق است؟

پاسخ : مردم چهار دسته هستند:

1- گروهى هم ایمان دارند و هم عمل صالح انجام مى‏دهند که این گروه مؤمن هستند.

2- گروهى نه ایمان دارند و نه عملشان صالح است که این گروه کافرند.

3- گروهى ایمان دارند، ولى عملشان صالح نیست که این گروه فاسقند.

4- گروهى که ایمان ندارند، ولى اعمالشان به ظاهر صحیح است که این گروه منافقند. البتّه نفاق درجات و مراحلى دارد، دروغ نوعى نفاق است، چاپلوسى نوعى نفاق است، حتى دعوت از کسى که قلباً تمایل به آمدن او ندارید، نوعى نفاق است.

سؤال : رابطه مؤمنان با یکدیگر باید چگونه باشد؟

پاسخ : پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «المؤمن مرآة المؤمن»(بحار، ج‏71، ص‏270) مؤمن، آئینه مؤمن است. این تشبیه بسیار زیبا، مى‏تواند نکات بسیارى را در بر داشته باشد که به برخى موارد اشاره مى‏کنیم:

1- مثل آئینه باشیم، هم زیبایى دیگران را ببینیم و هم نقاط ضعف آنان را. مثل مگسى نباشیم که فقط روى زخم و جراحت مى‏نشیند.

2- مثل آئینه باشیم، نه مثل ذرّه بین. عیب مردم را بزرگ‏تر از آنچه هست نبینیم.

3- مثل آئینه باشیم، نه مثل شانه. آینه روبرو معایب را مى‏گوید ولى شانه پشت سر رفته و در میان موها مى‏گوید.

دوست دارم که دوست عیب مرا

همچو آئینه پیش رو گوید

نه که چون شانه با هزار زبان‏

پشت سر رفته مو به مو گوید

4- آئینه، مراعات مقام و شخصیّت افراد را نمى‏کند و گرفتار تهدید و تطمیع نمى‏شود.

5 - آئینه زمانى مى‏تواند کارائى داشته باشد که غبار نگرفته و صاف و صیقلى باشد. انسان نیز زمانى مى‏تواند انتقاد سازنده داشته باشد که خودش معیوب نباشد.

6- شکستن آئینه به خاطر آنکه عیب ما را نشان مى‏دهد خطاست، آزردن کسانى که انتقاد مى‏کنند نیز نارواست.

7- اگر آئینه را بشکنند، قطعات آن هم عیب ما را نشان مى‏دهد. مؤمن را نیز اگر اذیّت کنند، باز دست از کارش برنمى‏دارد.

8 - آئینه به خاطر صیقلى بودن عیب ما را مى‏گوید. مؤمن نیز بر اساس صفا و صداقت باید عیب برادر دینى خود را بگوید نه بر اساس کینه و انتقام.

9- آئینه عیب ما را در خود نگاه نمى‏دارد، همین که از برابر آن کنار برویم، عیب ما از صفحه آن پاک مى‏شود. مؤمن نیز باید روبرو عیب را تذکر دهد و چون از او جدا شدیم، عیب ما را در دل خود نگاه ندارد.

 

10- کسى عیب خود را مى‏فهمد که بخواهد بفهمد وگرنه ممکن است انسان به آئینه نگاه سطحى بکند، ولى به فکر بررسى نواقص خود نباشد.


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 10:31 عصر ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]
.: Weblog مهران حداد :.

درباره وبلاگ

سلام به دوستانی که به وبلاگم اومدن،براتون ارزوی شادی و آرامش همیشگی دارم.خدایا انگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم.
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 70
کل بازدیدها: 517407