سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب سایت شخصی مهران حداد__M.Haddad personal website
سکوت کن برای تفکر......نگاه کن برای عبرت 

شرایط لازم برای موفقیت ..

 

حداقل شرط لازم برای موفقیت  در هر زمینه ای یادگیری مداوم است

 

1-  حداقل شرط لازم برای موفقیت  در هر زمینه ای یادگیری مداوم است.

2- همیشه کارهای خود را بنویسید و آنها را طبقه بندی کنید ؛ سپس از مهمترین آنها شروع کنید.

3-  به طور مستمر روی رشد و نوسازی شخصیت خود کار کنید.

4- از سلامت جسمانی  خود به بهترین نحو مراقبت کنید. نیرو و نشاط برای موفقیت و خوشبختی  ضروری است.

5- در مورد تعیین هدف های خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید.

6- برای رسیدن به هر یک از هدف های خود مهلتی تعیین کنید.

7- هدف های غیر واقع بینانه وجود ندارند . فقط مهلتی که برای رسیدن به آنها تعیین می کنیم ممکن است واقع بینانه نباشد.

8- برای آن که همه توان خود را به کار گیرید باید رؤیایی فراتر در سر داشته باشیدبرای دستیابی به «ممکن» باید جویای «غیرممکن» باشید.

9-  آنچه بیش از هر چیز با موفقیت و خوشبختی  همسویی دارد خوشبینی  است.

10- هر موقعیتی را می توان مثبت تلقی کرد، به شرط آن که آن را به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت در نظر بگیریم.

11-  اگر در هر شخص و در هر شرایطی به دنبال نقاط مثبت باشید، تقریباً همیشه آن را پیدا خواهید کرد.

12-  وقتی خدا بخواهد برای شما هدیه ای بفرستد آن را در مشکلی می پیچد. هر چه مشکل بزرگ تر باشد، هدیه هم بزرگ تر است!

13- هر وقت احساس ترس کردید، شجاعت  را با «شجاعانه عمل کردن» در خود پرورش دهید.

14-  کلید موفقیت  در این است که هدف خود را تعیین کنید و آنگاه طوری عمل کنید که گویی امکان شکست وجود ندارد و همین طور هم خواهد شد.

15-  هر تجربه ای را به یک تجربه آموزنده بدل کنید . در هر ناامیدی و شکستی ، به دنبال درس با ارزش باشید

 


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 11:42 عصر ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

در برابر توهین های دیگران چه باید کرد؟

یکی از عوامل مهم در تنیدگی و نارضایتی ، آزارها و توهین هایی است که ممکن است از سوی دیگران به انسان برسد .چگونه می توان این وضعیت را تحمل کرد؟ راه مقابله صحیح با آن چیست؟ امام سجاد(ع) در ادامه حدیث، به این مطلب پرداخته ، می فرماید:
و اگر از آنان آزار و دوری کردن دیدی، بگو: این ، به خاطر گناهی است که انجام داده ام.
اگر انسان، تکریم دیگران را به خودشان برگرداند و توهین آنها را نتیجه کردار خودش بداند، به روابط اجتماعی ، آسیبی وارد نمی شود و این، نقش مهمی در رضایت از زندگی خواهد داشت. امام سجاد(ع) در پایان، به نقش این نگرش در رضایت از زندگی و لذت بخش کردن حیات می پردازد:
به تحقیق، هرگاه چنین کردی، خداوند، زندگی را بر تو آسان می کند و دوستانت را زیاد می گرداند و دشمنانت را اندک می سازد و از نیکی آنان خرسند می شوی و از بی مهری آنان افسوس نمی خوری .

 


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 11:36 عصر ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]


 یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. 

 بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود: 

شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس می‌گذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما می‌توانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید. 


پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید.

؟!

؟!

؟!

؟!   

?!

?!

?!

 ?!                                                                                                                        

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟! 



قاعدتاً این آزمون نمی‌تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خودش را دارد.

پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد.

شما باید پزشک را سوار کنید. زیرا قبلاً جان شما را نجات داده است و این فرصتی است که می‌توانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعداً جبران کنید.

شما باید شخص مورد علاقه‌تان را سوار کنید زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.

از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود:

سوئیچ ماشین را به پزشک می‌دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم منتظر اتوبوس می‌مانیم. 


همه می‌پذیرند که پاسخ فوق بهترین پاسخ است، اما هیچکس در ابتدا به این پاسخ فکر نمی‌کند. چرا؟

زیرا ما هرگز نمی‌خواهیم داشته‌ها و مزیت‌های خود را (ماشین) از دست بدهیم. 

 اگر قادر باشیم خودخواهی‌ها، محدودیت ها و مزیت‌های خود را از خود دور کرده یا ببخشیم گاهی اوقات می‌توانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم.

تحلیل فوق را می‌توانیم در یک چارچوب علمی‌تر نیز شرح دهیم: 

 در انواع رویکردهای تفکر، یکی از انواع تفکر خلاق، تفکر جانبی است که در مقابل تفکر عمودی یا سنتی قرار می‌گیرد.

 در تفکر سنتی، فرد عمدتاً از منطق، در چارچوب مفروضات و محدودیت‌های محیطی خود، استفاده می‌کند و قادر نمی‌گردد از زوایای دیگر محیط و اوضاع اطراف خود را تحلیل کند.

تفکر جانبی سعی می‌کند به افراد یاد دهد که در تفکر و حل مسائل، سنت شکنی کرده، مفروضات و محدودیت ها را کنار گذاشته، و از زوایای دیگری و با ابزاری به غیر از منطق عددی و حسابی به مسائل نگاه کنند.

در تحلیل فوق اشاره شد اگر قادر باشیم مزیت‌های خود را ببخشیم می‌توانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم.

 شاید خیلی از پاسخ‌دهندگان به این پرسش، قلباً رضایت داشته باشند که ماشین خود را ببخشند تا همسر رویاهای خود را به دست آورند.  

بنابراین چه چیزی باعث می‌شود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه کنند. دلیل آن این است که به صورت جانبی تفکر نمی‌کنند.

 یعنی محدودیت ها و مفروضات معمول را کنار نمی‌گذارند .  

اکثریت شرکت‌کنندگان خود را در این چارچوب می‌بینند که باید یک نفر را سوار کنند و از این زاویه که می‌توانند خود راننده نبوده و بیرون ماشین باشند، درباره پاسخ فکر نکرده‌اند.

 پیروزو سربلند باشید



 


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 10:57 عصر ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

روش فرار از افکار مزاحم

 

آنی تنزین پالمو بانوی انگلیسی که 12 سال در غاری در تبت زندگی کرده است می گوید: ما نمی دانیم فکر چیست؛ با این وجود دائما در حال فکر کردن هستیم.و این صحت دارد چرا که علی رغم دو برابر شدن اطلاعات ما درباره ی مغز هنوز خیلی چیز ها هست که نمی‌دانیم. با این وجود در سال های اخیر بشر اطلاعاتی در مورد اساس عصبی برخی حالات نظیر شادی، عشق و محبت کسب کرده است. این اطلاعات به ما کمک می کند ریشه های عصبی این حالات را تحریک کرده و به این ترتیب آن ها را تقویت کنیم. به عبارت بهتر با تمرین مناسب می توانیم حالات مثبت ذهنی را در خودمان بارور کنیم. البته برای دستیابی به این مهم لازم است سه حقیقت را راجع به مغز بدانیم.

واقعیت اول: با تغییر مغز، ذهن نیز تغییر می کند و بهتر یا بدتر می شود.

به عنوان مثال فعالیت بیشتر قسمت جلویی نیمه ی چپ مغز شما نسبت به نیمه ی راست سبب احساس خوب بودن در شما خواهد شد. دلیل این امر احتمالا این است که کورتکس جلویی سمت چپ مغز مسئول کنترل احساسات منفی است و با فعالیت بیشتر آن احساسات منفی بیشتر تحت کنترل در آمده و احساسات مثبت افزایش می یابد.

یا افرادی که از استرس مزمن رنج می برند هورومون کورتیزول ترشح می کنند که سبب تضعیف هیپوکامپوس مغز می شود. این قسمت از مغز مسئول حافظه ی فضایی و نیز حافظه ی محیط و پیرامون است. به همین دلیل افراد بالغ دارای سابقه ی استرس تا 25 درصد از این قسمت حیاتی مغز را از دست داده و در به خاطر سپاری خاطره های جدید دچار مشکل می‌شوند.

واقعیت دوم: با تغییر ذهن، مغز نیز تغییر می‌کند.

این تغییرات یا موقتی هستند و یا دائمی. در مورد تغییرات موقتی باید گفت که جریان مواد شیمیایی عصبی در مغز در شرایط مختلف متفاوت است. مثلا وقتی افراد آگاهانه سعی بر شکرگذار بودن می کنند مقادیر هورمونهایی نظیر دوپامین در آن ها افزایش می یابد. تحقیقات نشان می دهد که در چنین شرایطی ذهن هوشیار و روشن می شود که احتمالا مربوط به افزایش مقادیر حامل عصبی نوراپینفرین می باشد. یا به عنوان یک مثال دیگر: اگر عکس معشوق یک دانشجو که عمیقا عاشقش شده است را به وی نشان بدهیم، با تغییر ذهن هجوم عشق و احساس شادی عمیق سبب فعال شدن قسمت خاصی از مغز می شود که با قطع شدن نگاه فرد به عکس دوباره به خواب می رود.

ذهن همچنین می تواند تغییرات دائمی در مغز ایجاد کند. ذهن در واقع تعبیری است از جریانی از اطلاعاتی مادی در دستگاه عصبی. به این ترتیب با جاری شدن ذهن در جسم مغز نورون ها به شکل خاصی که بیانگر اطلاعاتی که حامل آن هستند باشد فعالیت می کنند و این شکل خاص فعالیت ساختار عصبی را تغییر می دهد. به این ترتیب قسمت های فعال مغز ارتباط جدیدی با یکدیگر ایجاد می کنند. سیناپس های موجود حساس تر و قوی تر شده و سیناپس های جدید ایجاد می شوند.

راننده های تاکسی در لندن برای اخذ مجوز تاکسی باید خیابان های در هم تنیده ی لندن را به خاطر بسپارند. از همین رو بعد از اخذ مجوز قسمت هیپوکامپوس مغز رانندگان که درگیر حافظه ی فضایی است به شکل قابل ملاحظه ای ضخیم تر می شود. همچنین مغز افرادی که تمرینات مدیتیشن انجام می دهند در قسمت های به خصوصی دارای ضخامت بیشتری می باشد. یکی از این قسمت ها اینسولاست که حالت بدن و احساسات عمیق را کنترل می کند و قسمت دیگر قشر جلویی مغز است که کنترل توجه را بر عهده دارد.

نتایج تحقیقات نشان می دهند که با بالا رفتن سن انسان به تدریج سلول های مغز خود را از دست می دهد و از دست دادن حدود 4 درصد از سلول های مغزی تا سن هشتاد سالگی طبیعی است. با این وجود نتایج تحقیقات روی افرادی که تمرینات مدیتیشن انجام داده و از مغز خود کار می کشند نشان داده است که این افراد سلول های مغز خود را از دست نمی دهند.

واقعیت سوم: شما می توانید با استفاده از ذهن مغز را وادار به تغییر ذهن و بهتر شدن آن کنید.چگونه مغز خود را برای شاد بودن فریب بدهیم؟کلید این کار استفاده ی کنترل شده از توجه است. توجه شبیه نورافکنی است که بر چیزهایی که در دایره ی آگاهی ما هستند می تابد. اما توجه مانند جاروبرقی بوده و هرچیزی را که در مغز باشد –خوب یا بد- درون خود می کشد. مثلا اگر توجه خود را معطوف به حالت های خشم یا پشیمانی کنیم زمینه های عصبی را برای این حالت ها گسترش می دهیم. و در مقابل اگر روی چیزهایی که به خاطرش شکرگذاریم و نعمت هایی که در زندگی ما هست تمرکز کنیم مراکز عصبی کاملا متفاوتی را تقویت خواهیم کرد.

مشکل اینجاست که اغلب مردم کنترل خوبی روی دایره ی توجه خود ندارند. قمست از این به خاطر مسائل مربوط به تکامل است. به علاوه امروزه ما در معرض بمباران محرک هایی قرار داریم که مغز هنوز برای در اختیار گرفتن آن ها تکامل نیافته است.

به این ترتیب به دست آوردن کنترل روی دایره ی توجه به نحوی از انحاء ضروری به نظر می رسد خواه از طریق تمرین آگاهی باشد یا با روش شکر گذار بودن و شمردن نعمت ها و نکات مثبت زندگی.

توجه به خوبی ها

تنها داشتن تجربه های مثبت برای ایجاد احساس خوب بودن ماندگار کافی نیست. البته چند ثانیه شکر گذار بودن بهتر از چند ثانیه خشم است ولی برای جذب این حالات در مغز لازم است مدت زمان بیشتری در این حالات باقی بمانیم. در ادامه سه قدم برای انجام این کار آمده است.

-1 اجازه دهید یک حقیقت خوب به یک تجربه ی خوب بدل شود.

معمولا ما در مسیر زندگی حرکت می کنیم و یک اتفاق خوب می افتد. شاید یک اتفاق کوچک. این یک موقعیت برای احساس خوب بودن است. قدر این موقعیت را برای احساس واقعا خوب بودن بدانید.

-2 این تجربه ی مثبت را واقعا ثبت کنید.

چیزی که هر معلم مدرسه ای می داند را عملی کنید. برای قابل فهم تر شدن یک موضوع تا حد امکان شدت آن را شدت دهید. در این مورد به خصوص تا جایی که می توانید سعی کنید با بدنتان آن را احساس کنید و تا حد امکان مدت آن را افزایش دهید.

-3در نهایت در حالی که در این تجربه فرو می‌روید، احساس کنید که این تجربه هم در شما غرق می شود.

بعضی از مردم با تصویر سازی این کار را می کنند مثلا نوری را که به سمتشان می آید تصور می کنند. شما می توانید جواهری را تصور کنید که به صندوقچه ی قلب شما افزوده می شود یا تنها بدانید که این تجربه در حال غرق شدن در شماست و به یکی از ثروت های شما تبدیل می شود و شما می‌توانید آن را با خود هر جا ببرید.

 


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 12:21 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

علل موفقیت شرکت تویوتا

تویوتا نامی است که بیش از یک خودروساز معنا می دهد. تویوتا نمادی است از توسعه قوی یک شرکت، از کسب و کار خانوادگی به یک شرکت حقیقتا جهانی. شاید اگر همت و رؤیا و خطرپذیری کیشیروتویودا در راه‌اندازی خط تولید موتور گازوئیلی کوچک در گوشه ای از کارخانه ریسندگی پدر خود نبود امروز چنین تویوتای متفاوتی وجود نداشت .
تویوتا نمادی است از مدیریت موفق و مبتکر که بسیاری ایده ها و اندیشه های خلاق نظیر نظام آراستگی (5S)، بهبود مستمر (کایزن)، سیستم کانبان، سیستم تولید ناب و JIT را به دنیا عرضه کرده است. همین ریشه های اصیل و مقوی است که درخت تناور تویوتا را به گونه ای تقویت کرده است که هر رقیبی را در برابر خود کنار می زند و دور نیست که در آینده بسیار نزدیک با پشت سر گذاشتن دو رقیب نزدیک خود، در جایگاه برترین خودروساز جهان بنشیند و برتری بلامنازع خود در ژاپن را به سراسر دنیا تسری دهد. تولید حدود 8 میلیون خودرو در سال که نزدیک نیمی از آن در خارج از ژاپن تولید می شود، دستاورد اندکی نیست. اما رهبران تویوتا بیش از آنکه به اعداد بیندیشند، آن گونه که در فلسفه مدیریت خود تاکید کرده اند، به ارزشها می بالند و همانها را عامل پایداری موفقیت و سرآمدی شرکت خود می دانند.

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 12:7 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

داستان موفقیت لیپتون: ثروتی به رنگ چای

داستان موفقیت لیپتون

شرکت توماس جی. لیپتون از نام مؤسس خود، یک ایرلندی مهاجر که در سال 1865 با کشتی به آمریکا رفت، بهره می برد. داستان لیپتون در واقع حکایت فردی است که از فقر کامل به ثروت هنگفت رسید .

لیپتون 15 ساله که از کشور خود فرار کرده بود، با 8دلار در جیبش و بدون هیچ دوستی به نیویورک رسید. در آن زمان جنگ های داخلی به اتمام رسیده بود و سربازان به خانه هایشان بازمی گشتند و خواهان کار بودند. لیپتون روزهای زیادی را در خیابان های نیویورک به جست جوی کار پرداخت تا اینکه پیشنهادی برای کار در مزارع تنباکو ویرجینیا که در جنگ به یغما رفته بود، دریافت کرد.

برای 43 سال بعد، لیپتون تمام سواحل شرقی و سواحل می سی سی پی را برای پیدا کردن هر کاری طی نمود. از میان آنها می توان به کار در مزرعه برنج کارولینای جنوبی، رانندگی در حوالی نیواورلانز، کتاب فروشی و حتی آتشنشان در چارلستون کارولینای جنوبی اشاره نمود. او به طور دوره ای به نیویورک نیز برای جست وجوی کار مراجعه می نمود ولی ناچار به بازگشت به جنوب، جایی که کارگر محدود بود، می شد. او سال های زیادی را برای پیدا کردن یک شغل ثابت و سودمند گذراند. روی صورتش بریدگی ناشی از چاقو در نبرد خیابانی با یک اسپانیولی به وجود آمد و زمانی که به دلیل نداشتن کرایه راه در میان مسافران مخفی شده بود، دستگیر شد. بزرگترین موقعیت او زمانی بود که سرکارگر مزرعه ای که در آن کار می کرد، وی را که دچار تصادف شده بود و پایش به شدت آسیب دیده بود، برای مراقبت بیشتر به خانه اش برد.

در نهایت او توانست در یکی از شعب نیویورک اند مش به عنوان منشی استخدام شود. لیپتون به مدت یک سال در آن شرکت کار کرد و سپس به اسکاتلند بازگشت تا در مغازه پدرش در گلاسگو مشغول به کار شود. اما به سرعت از نوع قدیمی کسب وکار در آنجا به ستوه آمد و در سال 1871 در سن 21 سالگی، مغازه کوچک خود را برای تجارت، راه اندازی نمود و چند سال بعد دومین مغازه اش را گشود. برای چندسال بعد لیپتون بدون احساس خستگی برای اینکه تجارتش را به یک امپراتوری کوچک تبدیل نماید به کار پرداخت و فن نمایش، توانایی محاسبات مالی و عزم راسخ او در انجام این امر به او کمک کرد و در طول مدت 10 سال لیپتون زنجیره ای از 20 خواربار فروشی را اداره می کرد. مغازه های لیپتون به دلیل خدمات و محل های مناسب به شهرت دست یافتند. 
در واقع لیپتون مرتبا از تدابیری استفاده می نمود که مشتریان را به مغازه های خود وفادار نماید. در سال 1881 لیپتون که با استفاده از فن نمایش خود، بزرگترین پنیر ساخته شده را وارد کشور نمود، به نمایش گذاشت و به فروش رساند. شیر مورد نیاز این پنیر از 8000 گاو تامین شده بود و 200 سازنده پنیر در ساخت آن مشارکت نموده بودند. لیپتون تصمیم گرفت که سکه های طلا درون پنیر قرار دهد و نیروی پلیس زیادی سراسر خیابانی که پنیر به فروش می رسید را پوشش داد.

در عرض دوساعت کل پنیر به فروش رسید و تصویر آن به عنوان نمادی در فروشگاه های لیپتون نصب شد.

در دهه 1880 تجارت غذای لیپتون به 200 مغازه گسترش یافت و لیپتون یک فرد مولتی میلیونر شد. سپس او نظارت روزانه خود بر شرکت را کاهش داد و به مسافرت پرداخت تا موارد جدید را برای اضافه کردن به مغازه هایش بیابد.

چای در انگلستان در دهه1880 مورد توجه قرار گرفته بود و هر ساله مقدار زیادی از چای ارزان تولید شده در هند وارد این کشور می شد. تقاضا برای چای به میزان 40 میلیون پوند در دهه 1870 رسید و سپس در اواسط دهه 1880 دوبرابر شد. فروشندگان چای اصرار زیادی داشتند که لیپتون چای آنها را در مغازه هایش به فروش برساند، اما لیپتون این کار را رد کرد و در نهایت تصمیم گرفت به خارج از کشور مسافرت نماید و تولیدکننده چای مخصوص به خود را بیابد. او در سال 1890 به هند رفت و از مزارع چای دیدن کرد و بخش جدیدی را به زندگی حرفه ای خود افزود.

چای به قیمت 50 سنت بابت هر پوند فروخته می شد که برای خانواده کارگران رقمی بالا بود. لیپتون متوجه شد که خودش می تواند چای را کشت و زرع نماید و به قیمت 30 سنت بفروشد. او روش جالبی را برای فروش به کار برد. از آنجا که تا آن زمان چای به صورت باز فروخته می شد و خریداران نسبت به تازگی و وزن چای خریداری شده مطمئن نبودند، او بسته های رنگی با وزن 1، 0/5، 0/25 پوندی را به بازار عرضه کرد و روی آن نوشت «به طور مستقیم از مزارع چای تا درون قوری ها».

با افزایش تقاضا، صنعت چای لیپتون به سرعت سود زیادی را کسب کرد. در دهه 1900 امپراتوری لیپتون نه تنها در اروپا بلکه در آمریکا هم گسترش یافت و لیپتون با موفقیت به آمریکا بازگشت و برای اولین بار سهام شرکت در سال 1897 معامله شد. در اواسط دهه 1920 لیپتون در سن 76 سالگی از مدیریت کناره گیری نمود و آن را به یک تیم کاری منتقل کرد.لیپتون با 1 میلیارد دلار فروش در سال، دهه 1980 را آغاز نمود و در اواخر دهه به بزرگترین شرکتی که غذاهای فریز شده می فروشد، تبدیل شد.

 

 


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 12:0 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

چیرو هوندا در سال 1906 در روستایی کوچک، در ژاپن به دنیا آمد.
هوندا مطالعه خود را به مجله ای بنام دنیای چرخها محدود کرد. روزی هنگام ورق زدن آن مجله چشمش به یک آگهی استخدام افتاد. شرکت آرتی شوکاتی توکیو، به یک شاگرد تعمیر کار نیاز داشت. او از آن شرکت تقاضای کار کرد، که
موافقت شد.

ادامه مطلب...

[ شنبه 92/1/24 ] [ 9:24 عصر ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

خیلی از پدر و مادرها از اینکه فرزندانشان علاقه‌ای به خوردن صبحانه ندارند، گله‌مند هستند و خیلی‌های دیگر نیز اصلاً وقت خوردن صبحانه و درست کردن چای و خرید نان تازه و این قبیل کارها را ندارند. شاید بهتر است بگویم حوصله این کارها را ندارند. اما اگر کمی تغییر در خوراک صبحانه به‌وجود آید و به قول معروف برای بچه‌ها میز صبحانه را جذاب‌تر کنیم، مسلماً خواهید دید اشتیاق کودکان به خوردن صبحانه بیشتر می‌شود.


پزشکان مهمترین وعده غذایی روز را صبحانه می‌دانند و حتی افراد چاق را به خوردن صبحان تشویق می‌کنند. اروپاییان که در صنعت غذاسازی از ما جلوتر هستند دایماً در حال معرفی خوراکی‌های جدید هستند و ما همچنان نان و پنیر و کره را برسر میز صبحانه می گذاریم. هر چند هیچ ایرادی در نان و پنیر و ... نیست ولی بهتر است برای خوراندن آن به بعضی از فرزندانتان سفره صبحانه را جذاب‌تر کنید. این مشکل نه قفط در بین ما که در بین غربی‌ها هم مشهود بوده است. به همین خاطر در دهه 1940 یک شرکت اروپایی، محصول جدیدی به نام «نوتلا» (Nuttella) به کسانی که علاقه‌ای به خوردن صبحانه به‌طور سنتی نداشتند، معرفی کرد. تا به امروز تقریباً سه نسل از اروپاییان با خوردن «نوتلا» بزرگ شده‌اند. «نوتلا» را «پیترو فررو» که یک کلوچه‌ساز و شیرینی‌پز بود در شرکت «فررو» تهیه کرد.
در آن زمان براثر جنگ جهانی دوم، کاکائو کمیاب بود و به همین دلیل «فررو» کاکائو را با فندق برشته شده، روغن کاکائو و روغن گیاهی مخلوط کرد تا یک خوراکی جدید به صرفه برای مالیدن روی نان به نام «پاستا جون دوجا» تهیه کند. در فوریه 1946، میلادی 660 پوند از این محصول فروخته شد. «فررو» برای اینکه بتواند جوابگوی این همه تقاضا باشد، با کشاورزان محلی صحبت کرد تا بیشتر به تولید فندق بپردازند. در سال 1946 «فررو» محصول «سوپر کرم جون دوجا» را تهیه کرد که ارزان‌تر بود.


این خوراکی آن قدر مورد استقبال قرار گرفت که سوپر مارکت‌های ایتالیا سرویس جدیدی را برای مشتریان خود به نام آغشتن راه انداختند.
کودکان ایتالیایی می‌توانستند با یک تکه نان به این سوپر مارکت‌ها بروند. و سراغ این سرویس را بگیرند و سپس خدمه سوپر مارکت با یک چاقو نان بچه‌ها را شکلاتی می‌کردند.
در سال 1964،‌این خوراکی به «نوتلا» تغییر نام داد و بازاریابی برای آن در خارج از ایتالیا آغاز شد. امروزه «نوتلا» پرطرفدارترین غذای خامه مانند در اروپا به شمار می‌رود.
در آلمان «نوتلا» پرطرفدارترین غذای صبحانه است. در ایتالیا و فرانسه نیز «نوتلا» پس از بازگشت از مدرسه در بین دانش‌آموزان محبوب است. «میچل فررو» متولد 1927 و یکی از میلیاردرهای جهان اکنون مالک شرکت فررو، است.
«میچل فررو» ایتالیایی در سال 2002 شکلات سازی Ferrero SPA، یکی از بزرگترین شکلات‌سازی‌های اروپا را با فروش 4 میلیارددلار در اختیار خود گرفته است. از مارک‌های معروف این شرکت Ferrero Rocher، Nuttella و همچنین Kinder Eggs یا همان تخم‌مرغ شانسی را می‌توان نام برد. تخم‌مرغ شانسی‌های «فررو» در سال 1974 روانه بازار شد. تخم‌مرغ شانسی‌ها شکلاتی هستند و داخل آنها اسباب‌بازی مخصوص کودکان قرار دارد که معمولاً جنبه کلکسیونی برای بچه‌ها دارد و همین باعث می‌شود که مدام به خرید آنها علاقه پیدا کنند. هر چند طعم خوشمزه آنها را نیز نباید فراموش کرد. البته اسباب‌بازی‌های داخل تخم‌مرغ شانسی‌ها به خاطر داشتن قطعات ریز برای کودکان زیر سه سال اصلاً مناسب نیست. اسباب‌بازی موجود در «Kinder Eggs» ساخت یک شرکت کوچک در تورین ایتالیا به نام «Produzioni Editoriali Aprile» است که موسس آن دو برادر هستند. در آمریکا فروش «Kinder Eggs» در صورتی که داخل آن اسباب‌بازی باشد از سوی دولت آمریکا به خاطر مسایل ایمنی ممنوع شده است. درعوض در این تخم‌مرغ‌های شکلاتی، شکلات قرار دارد. خیلی از بزرگسالان اروپایی نیز به جمع‌آوری اسباب‌بازی داخل تخم‌مرغ‌ها علاقه دارند و حتی بازاری نیز برای آن تهیه شده است. مخصوصاً در آلمان چنین بازاری طرفداران زیادی دارد.
«نوتلا» 15 درصد چربی، 9 درصد آهن و 4 درصد کلسیم دارد.

 


[ شنبه 92/1/24 ] [ 9:23 عصر ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

گاهی اوقات دوست دارید تنبل باشید. دوست دارید پس از کار به محض رسیدن به خانه جلوی تلویزیون لم دهید و فقط استراحت کنید، علیرغم اینکه می دانید باید کارهای مفیدتری همچون مطالعه، تمیز کردن خانه یا خرید انجام دهید. در این مطلب چند ترفند را برایتان نام برده ایم که با رعایت آنها می توانید حتی پس از کار و خستگی های ناشی از آن نیز می توانید برای انجام کارهای شخصی خود انرژی داشته باشید.

 

1.   فورا شروع کنید

اگر بیش از چند دقیقه استراحت کنید ممکن است انرژی خود را از دست بدهید. انجام کار موردنظر خود را به ساعات پس از صرف شام موکول نکنید. وقتی تازه از راه می رسید و به اصطلاح هنوز بدنتان داغ است، کارهای خود را آغاز کنید. به محض استراحت و چشیدن مزه راحتی خیلی سخت می توانید حس کار را به دست بیاورید و کارهای عقب افتاده دوباره روی هم تلنبار می شوند.

2.   جای دیگری بروید

شاید پس از کار به قدری خسته هستید که فقط دوست دارید روی تخت یا مبل بیفتید و استراحت کنید. اما پروژه هایی نیز در دست دارید که باید سریعا تمام شوند. بنابراین، به مکانی بروید بتوانید کار کنید و چیزهای جدیدی نیز بیاموزید. خارج شدن از محدوده راحتی باعث می شود راحت تر به اهداف خود دست پیدا کنید.

 

به طور مثال، رفتن به کافی‌شاپ هایی که اینترنت هم دارند بهترین مکان برای خواندن اخبار یا نوشتن بلاگ است. در محیط خارج از خانه دیگر حواستان به مسایلی همچون رختخواب و تلویزیون پرت نمی شود. در اجتماع بودن همچنین کمک می کند تا بیشتر بیدار بمانید و کمتر خستگی را احساس کنید.

 

3.   تمرین قانون 10 دقیقه

هنگام انجام پروژه های بیرون از شرکت، ابتدا فقط 10 دقیقه – نه کمتر نه بیشتر - برای آنها زمان صرف کنید. پس از پایان این زمان به خود تبریک بگویید که از عهده آن برآمده اید. اگر تمایل داشتید کارتان را ادامه دهید، این کار را حتما انجام دهید.

 

از اینکه فقط ده دقیقه زمان برای انجام کار خود صرف کرده اید، نگران نباشید. مهم این است که کار را آغاز کرده اید. 10 دقیقه زمان برای آغاز کاری که همیشه پشت گوش می انداخته اید بسیار هم عالی است. مهم این است که پس از مدتی تمایل پیدا می کنید تا زمان بیشتری برای انجام کار خود صرف کنید.

 

4.   کارهایی که بیشتر دوست دارید را انتخاب کنید

پروژه هایی که شما تمایل زیادی برای انجام آنها دارید بسیار آسان تر و راحت تر انجام می شوند. علاقه به کار باعث می شود تا انرژی بیشتری برای رسیدن به هدف خود صرف کنید. اگر کار مورد نظر خیلی هیجان انگیز نیست (همچون شستن یا اتو کردن لباس ها) سعی کنید به خود تلقین کنید که انجام آنها برایتان لذت بخش است. این بهترین روش برای استفاده درست از زمان ها ارزشمند پس از کار است.

 

5.   ورزش کردن

با کمی ورزش سبک می توانید انرژی لازم برای انجام کارهای خود را به دست بیاورید. روزانه باید حداقل 30 دقیقه را به ورزش اختصاص دهید. اگر نمی توانید این زمان را به ورزش اختصاص دهید حداقل در راه خانه مسیری را پیاده روی کنید. ورزش کردن مزایای بسیاری برای جسم، روح و زندگی هر فرد دارد.

 

روزانه 20 تا 30 دقیقه ورزش سبک انجام دهید و مشاهده کنید تا چه اندازه این ورزش در روحیه شما تاثیر می گذارد و باعث می شو ت وقت گران قیمت خود را روی کاناپه و جلوی تلویزیون هدر ندهید.

 

6.   برنامه ریزی کردن

مکتوب کردن برنامه های خود باعث ایجاد هیجان و خوشحالی برای انجام آنها می شود. پیش از ترک محل کار خود برای ساعات پس از کار برنامه ریزی کنید. همیشه داشتن یک هدف مشخص باعث می شود تا سریع تر و آسان تر آن را آغاز کنید و انجام دهید.

 

می توانید در خلال کارهای روزانه خود چک لیستی از کارهای موردنظر تهیه کنید. البته ترجیحا واقع بینانه به همه چیز نگاه و طوری برنامه ریزی کنید که از عهده آن بر بیایید و باعث خستگی بیش از حد شما نشود. البته حتما به خاطر داشته باشید وظایف دیگری نیز در خانه دارید که باید به آنها هم رسیدگی کنید.

 

7.   برای انجام کارها زودتر بیدار شوید

گاهی انجام کارهای موردنظر تا حدی مایوس کننده و دلهره آور است. گاهی به قدری خسته هستیم که نمی توانیم با انرژی کافی آنها را انجام دهیم. بهترین کار رفتن به رختخواب، استراحت و صبح زود بیدار شدن است. می توانید پیش از رفتن به محل کار، کتاب خود را مطالعه یا بخشی از پروژه کاری خود را انجام دهید. صبح زود از خواب بیدار شدن استرس دیر رسیدن به محل کار را نیز از بین می برد.

 

8.   خیلی به خود سخت نگیرید

همیشه و در همه حال نمی توانید مفید باشید. بعضی شب ها واقعا انرژی لازم را ندارید، بعضی شب ها به خواب بیشتر نیاز دارید و گاهی هم هنوز سرحال هستید و از عهده کارهای جانبی بر خواهید آمد. این مساله کاملا نرمال و طبیعی است. هنگامی که این اتفاق رخ می دهد باید خود را ببخشید و چندان به خود سخت نگیرید. مفید بودن پس از کار همه چیز زندگی نیست.اگر خیلی به خود سخت بگیرید ممکن است زود خسته شوید و دیگر تمایلی به انجام کارهای مفید پس از کار نداشته باشید.

منبع:برترین ها

 


[ چهارشنبه 92/1/21 ] [ 2:32 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

13 نکته برای شادی و سلامت خانواده

اعضای یک خانواده خوشحال، سالم و سرخوش، همگی به یک اندازه در این شادی نقش دارند.اما اگر تصور می‌کنید خانواده تان به اندازه کافی شاد نیست، در اینجا چند اصل پایه در این خصوص، که توسط کارشناسان توصیه شده را مطالعه و سعی کنید آنها را در محیط خانه و خانواده خود اجرا کنید.

 

1- زمان های بیشتری را برای بودن با یکدیگر بگذرانید. نه به این معنا که بیشتر در خانه باشید و اوقاتتان را پای تلویزیون و اینترنت تلف کنید! بلکه منظور، صحبت کردن، بازی کردن، نوازش کردن و برگزاری جلسات خانوادگی در جهت برنامه ریزی جمعی برای آینده است. این نوع تماس، به فرزندان احساس امنیت در محیط خانه و خانواده می دهد و برای والدین سرشار از حس های مثبت و شادی آور خواهد بود.

 

2- با هم آواز بخوانید. آواز خواندن افراد خانواده در کنار یکدیگر به مثابه یک سرمایه گذاری پُر سود در بورس است. می توانید کلمات خود را بسازید و در کلمات ترانه هایی که با هم می خوانید، جایگزین کنید. همچنین از موسیقی هم غافل نشوید. با کمک یک موسیقی آرامبخش یا پرانرژی می توانید در امور خانه بازدهی جمع را افزایش دهید.

 

3- به دکوراسیون خانه توجه کنید. اتاق ها را طوری دکور و رنگ آمیزی کنید که حس شادی و انرژی را در افراد خانه ایجاد کنند. طراحی و رنگ ها باید طوری باشند که تنش و اضطراب ایجاد نکنند. در چنین فضایی انجام اموری مانند بازی، جلسات خانوادگی و یا حتی آشپزی لذت بخش خواهد بود.

 

4- ورزش جمعی را فراموش نکنید. با فرزندان خود به دوچرخه سواری بروید. اوقاتی را برای پیاده روی و نرمش در نزدیک ترین پارک بگذراید.

 

5- عادات سالم ایجاد کنید. سعی کنید عاداتی مانند اضافه کردن نمک و شکر اضافی به غذاها را با مصرف غذاهای سالم و پر از میوه و سبزیجات، جایگزین کنید.

 

6- همه را در آشپزی مشارکت دهید. یکی از راه هایی که می توانید بچه ها را به مصرف غذاهای سالم عادت دهید، شریک کردن آنها در تهیه غذاست. با همکاری اعضای خانواده در آماده کردن غذا، آنها را برای فعالیت مثبت و کار تیمی، تشویق می کنید.

 

7- برای رفتارهای خوب پاداش در نظر بگیرید. پاداش دادن به بچه ها می تواند انجام رفتارهای خوب را در آنها تقویت کند. گردش های خارج از شهر، بازدید از باغ وحش، رفتن به سینما و موارد مشابه، می توانند پاداش های خوبی به حساب آیند.

 

8- مطالعه کتاب و شنیدن کتاب های صوتی را در امور هفتگی جای دهید. خواندن کتاب با صدای بلند برای بچه ها تاثیر گذار است. همچنین ترغیب کردن آنها به نوشتن خاطرات روزانه و یا داستان های کوتاه نیز توصیه می شود.

 

9- با بچه ها پیوند یک به یک داشته باشید. والدینی که بیش از یک فرزند دارند توجه کنند که باید برای همه بچه ها یک زمان مساوی در روز اختصاص دهند. حتی اگر مشغله دارید، حداقل روزی 10 دقیقه را با بچه ها بگذرانید.

 

10- بعضی موارد مثبت روزانه را به اعمال روتین تبدیل کنید. با روی روال افتادن بعضی امور، بچه ها به صورت خودکار اعمالی که باید انجام دهند را می دانند. این مساله از بروز سوء رفتارها پیشگیری می کند. برای مثال سعی کنید برای بچه ها جا بیاندازید که زمان خواب باید دندان ها را مسواک کرده و در صورت لزوم پس از شنیدن داستانی که هر شب در رختخواب برایشان می خوانید، به خواب روند. و یا اموری که صبح ها باید انجام دهند را برایشان روتین کنید تا صبح ها سر وقت بیدار شوند و کارها با سرعت بیشتر و سر و صدای کمتری انجام شوند.

 

11- قدردانی از یکدیگر را فراموش نکنید. راه های مختلف را برای نشان دادن ارزش و احترامی که برای یکدیگر قائل هستید، امتحان کنید. رقص و شادی و رفتارهای مثبت و متقابل فرزندان و والدین در این مساله بسیار موثرند.

 

12- ابراز تاسف و ناراحتی کافی نیست. وقتی دو نفر از اعضای خانه (برای مثال خواهر و برادر) به یکدیگر یا وسایل شان صدمه میزنند، باید بدانند که عذرخواهی پایان قضیه نیست. برای مثال بچه ها باید بدانند اگر به اسباب بازی خواهر یا برادرشان آسیبی وارد کردند، باید به نحوی این خسارت را جبران کنند. مثلاً باید توجیه شوند که در این صورت باید اسباب بازی شان را در اختیار برادر یا خواهرشان بگذارند.

 

13- رابطه زن و شوهری عمیق خود را به بچه ها نشان دهید. به آنها بفهمانید که ازدواج تان مهمترین و بهترین اتفاق زندگی بوده است. عشق و علاقه شما به همسرتان علاوه بر ایجاد خاطرات مثبت در ذهن بچه ها، یک الگو و مدل عالی برای زندگی آینده آنها است.

 

اجرای اغلب این امور زیاد سخت نیست. برای داشتن یک خانواده شاد، سالم و البته موفق، سعی کنید در سال جدید به عنوان پدر، مادر و یا حتی فرزند، حداقل برخی از این ها را به زندگی خانوادگی خود اضافه کنید. مطمئن باشید تاثیرش بسیار بیشتر از شادی و سلامت سایر اعضای خانواده عزیزتان است.

منبع :salamatnews.com

 


[ چهارشنبه 92/1/21 ] [ 2:27 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]
.: Weblog مهران حداد :.

درباره وبلاگ

سلام به دوستانی که به وبلاگم اومدن،براتون ارزوی شادی و آرامش همیشگی دارم.خدایا انگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم.
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 65
کل بازدیدها: 522910