شرکت های هلدینگ و سرمایه گذاری
معنا و مفهوم هلدینگ در دنیا تقریبا از 5 دهه گذشته آغاز و با ظهور صنایع در ایران نیز شکل گرفته است، در این نوشتار به تفاوت شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها در ایران میپردازیم، زیرا از نظر نگارنده تفاوت و جایگاه این شرکتها در ذهن خوانندگان، به منظور تمیز دادن و پی بردن به اهداف شرکتها بسیار ضروری و مهم است و جای تامل دارد.
شرکتها برای شروع فعالیت خود ابتدا اظهارنامه و اساسنامه را به اداره ثبت شرکتها تحویل و در آن ماموریت کاری و شرح فعالیت خود را با جملات مثل انجام هرگونه فعالیت بازرگانی و تجاری مجاز شروع میکنند بر اساس تحقیقات انجام یافته در ایران شرکتها در ثبت فعالیت و موضوع کاری خود، بین این دو گروه شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها تفاوتی قید نمیشود و از همین نقطه تفاوت این شرکتها از منظر مردم به فراموشی سپره میشود و گاه به هر شرکتی هلدینگ یا شرکت سرمایهگذاری میگوییم. گروه اول به دو بخش شرکتهای سرمایهگذار یا شرکتهای سرمایهگذاری تقسیم میشوند، شرکتهای سرمایهگذار شرکتهای هستند که تولیدی یا خدماتی بوده و از بستر تولید و درآمد حاصل از عملیات اجرایی خود را با ایدههای مختلف و غیرتخصصی صرف خرید سهام سایر شرکتها کرده و حداقل انتظارشان داشتن سود مناسب است، به اینگونه از شرکتها سرمایهگذار میگوییم.
این شرکتها علاوه بر داشتن تولید فقط از منظر جایگاه ؟ب سود بیشتر، پول و سرمایه خود را در سایر بنگاهها سرمایهگذاری میکنند، یعنی علاوه بر فعالیتهای اصلی خود از محل سود یا درآمدهای ؟ب شده فروش به این مهم میپردازند، اما در این دسته شرکتهایی هستند که تاسیس آنها با هدف سرمایهگذاری در شرکتها با حضور افراد متخصص بوده، افرادی که میدانند چگونه شرکتهای مختلف را آنالیز و تجزیه و تحلیل کرده، در چه زمان مناسبی اقدام به خرید اقدام کرده و به چه میزان از سهام شرکتهای مختلف دست یابند یا در چه موقع و زمان، سهام خریداری شده را برای ؟ب سود واگذار کنند، به این گونه از شرکتها، شرکتهای سرمایهگذاری میگویند، شرکتهایی که فعالیت اصلی خود را به شکل تخصصی معطوف به خرید و فروش سهام شرکتهای بورسی یا غیربورسی میکنند. در این شرکتها زمان صرف شده برای هر سهم میتواند چند ساعت یا چند ماه باشد، اما در بیشتر مواقع، اقتدار کاری این شرکتها بر اساس دیدگاه کوتاهمدت بر روی یک سهام است.
اما، گروه دوم شرکتهای هلدینگ چگونهاند؟ شاید عدهای از خوانندگان به این نکته مهم واقف باشند که در قانون تجارت اشارهای به این گونه از شرکتها نشده و یقینا خالی از لطف نیست که بدانیم کلمه هلدینگ از کجا به واژگان ما اضافه شده است. HOLDING کلمهای لاتین بوده و بعد از دهه 1970 معنای واقعی خود را بدست آورده و از آنجا شروع شد که در دهه 1960 تعدادی از شرکتهای آمریکایی موقعیتهای خوبی ؟ب کردند، ولی وضع مالی جمعی دیگر از آنها به شدت رو به زوال گذاشت. شرکت جنرال الکتریک در دهه 70 برای مقابله با رشد بیسود و مشکلات دیگری که ضمن برنامه ریزی با آن مواجه میشد، شیوهای را ابداع کرد. این شرکت 170 واحد خود را به 49 بخش ساماندهی کرد و این گروهها زیرنظر ده مدیر ارشد که خود به تنهایی پاسخگوی مدیرعامل بودند، فعالیت میکردند. در این زمان هلدینگ متولد شد SBUکه مخفف شده Business Unit Strategic است، براین اساس هر صنعت یا قلمرو راهبردی ؟ب و کار براساس ماهیت آن و میزان همبستگی با هم تحت پوشش یک مدیریت قرار میگیرند تا بتوانند با یکدیگر به همافزایی مناسب کاری دست یابند، منظور از قابل مدیریت بودن، میزان حق حاکمیت شرکت هلدینگ بر آن صنعت است که بیشتر براساس میزان سهام و مالکیت تعیین میشود، اما حاکمیت شرکتی را در بر دارد یا به زبان سادهتر، سهام اکثریت را در اختیار دارد .اما نحوه انجام مدیریت و نگرش حاکم بر هلدینگها به دو شکل سنتی ونوین قابل بررسی است. در دیدگاه قدیم، شرکتهای هلدینگ براساس دیدگاههای تجارتی عمل میکنند و شرکتهای زیرمجموعه را مستقل دیده و فقط شاخصهای مالی را ارزیابی میکنند و مدیریت و هدایت استراتژیک هر شرکت، بر عهده آن شرکت است، دفتر مرکزی هلدینگ، هیچ دخالتی را خواستار نبوده و معمولا پرتفوی سهام این شرکتها در صنایع متفاوتی است و دنبال هیچ هم افزایی بین سازمانها نیستند همچنین تمامی شرکتهای زیرمجموعه براساس احتیاجات هلدینگ قابل فروش هستند و شرکتها به عنوان یک کالا دیده میشوند.
شرکتهای زیرمجموعه هلدینگ به دلایل یادشده برنامهریزی خود را بیشتر در چارچوب کوتاه مدت پیشنهاد کرده و پیاده میکنند و این باعث میشود که این شرکتها تداوم طولانی مدت نداشته باشند و حداکثر بهرهبرداری از آنها میشود. با توجه به دلایل یادشده، شرکتهای هلدینگ موفق جدید، شاخصهای قدیمی را که جوابگوی محیط رقابتی نبود، تغییر داده اند و خود را به مکملی از Holding و Corporation تبدیل کردهاند و دیدگاه جدید شرکتهای هلدینگ موفق دنیا به وجود آمده است. لغت Corporation به مجموعهای از شرکتها گفته میشود که تخصص خود را در یک صنعت متمرکز توسعه دهند و در چارچوب زنجیره بالادستی و پاییندستی آن صنایع سرمایهگذاری کنند؛ به عنوان مثال مجموعهای که متخصص و دارای شرکتهای با تخصص فولادی هستند، به عنوان یک شرکت Corporation شناخته میشوند. در هر صورت میتوان به این نکته اشاره کرد که در شرکتهای هلدینگ با فرهنگ مدیریتی نوین جهانی با تخصصی شدن در یک صنعت خاص و دخالت در استراتژی و کنترل و نظارت دقیق در مباحث مختلف شرکتهای زیرمجموعه خود، مبحث همافزایی را به منظور خلق سود و توسعه بازارهای خود مد نظر دارند و فعالیت اصلی خود را به عنوان هدایتکننده یا رهبر کلی تبیین میکنند که معمولا بسیار پرهزینه است. سرمایه اصلی این شرکتها توانایی افراد متخصص و مدیران کار آزموده و موفق است که سود سرشاری را نیز برای هلدینگ دربرخواهد داشت، اما واقعا نباید با توجه به وضعیت صنایع در ایران به این مهم توجه شود که شرکتهای سرمایهگذاری از سود بهتر و مطمئنتری برخوردارند، ولی شرکتهای هلدینگ که با عنایت به دانش روز جهانی معمولا روی یک صنعت متمرکزند، بابت کلیه آسیبها و معضلات تولیدی موجود آسیبپذیرترند. بنابراین در این خصوص هوشیاری هیات مدیرههای هلدینگها و مدیرعامل و مدیران اجرایی این شرکتها و سیاستهای استراتژیک ترسیمی یا کنترل و ترمیم مقطعی سیاستها میتواند از بروز بحرانهای جدی در شرکتها جلوگیری نماید.
1- برگرفته از استراتژی در شرکتهای هلدینگ نوشته دکتر محمود معدنیپور
دنیای اقتصاد