سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب سایت شخصی مهران حداد__M.Haddad personal website
سکوت کن برای تفکر......نگاه کن برای عبرت 

راهکارهای افزایش هوش و غلبه بر فراموشی

مغز از دو نوع سلول تشکیل یافته است. نوع اول نورون‌ها(NEURON) یا سلول های عصبی هستند که در زمان جنینی تشکیل شده و پس از تولد بر مقدار آن‌ها افزوده نمی‌شود. اما فعالیت‌های ذهنی می‌تواند آنها را پربارتر و حجیم‌تر کند. نوع دوم سلول‌های پشتیبان یا نوروگلیا (NEUROGLIA) هستند. نوروگلیا بافت پیوندی است که بافت عصبی را حمایت می کند و کار تغذیه و بازسازی اندامک‌های نورون‌ها را به عهده دارند و بر خلاف نورون‌ها می‌توانند تا لحظه مرگ تکثیر پیدا کنند.
 با حجیم‌تر شدن نورون‌ها، تعداد سلول‌های پشتیبان زیاد شده و با افزایش آن‌ها، نورون‌ها قابلیت بیش‌تری پیدا می‌کنند. مثلاً مغز انیشتین علاوه بر چین و شکنج‌های عمیقی که دارد حاوی سلول‌های حمایت‌گر بسیار زیادی نیز هست. مثال دیگر مغز راننده‌های کامیون یا تاکسی است؛ آن قسمت از مغز که مربوط به نقشه‌یابی فضایی است، در این افراد رشد بیش‌تری داشته و دارای سلول‌های حمایت‌گر بیش‌تری است.تحقیقات اخیر نشان می‌دهد افرادی که مهارت‌های شغلی بالایی دارند، مثل مهندسین، معلمین و پزشکان دارای سیناپس‌های مغزی بیش‌تری هستند. سیناپس (SYNAPSE) به محل اتصال و تماس دو نورون یا نورون با ماهیچه گفته می‌شود. هرچه فعالیت یک عضو ظریف‌تر باشد، سیناپس‌های عصبی در آن عضو بیش‌تر خواهد بود.با استفاده از چند راه ساده ی زیر می‌توانید توانایی سلول‌های مغزی را تا سال‌های زیادی حفظ کنید.
ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 92/1/28 ] [ 12:46 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

ذهن زنان و مردان به راستی متفاوت است

aricle

 خانم سیمون دوبوار (Simone de Beauvoir) فیلسوف، نویسنده و یکی از مهمترین پایه گذاران جنبش فمینیسم، جمله مشهوری دارد: "هیچ کس زن زاده نمیشود بلکه به یک زن تبدیل میشود"، اما با یافته های علمی امروز بهتر است این جمله را فراموش کنیم. دانش امروز منظر کاملا متفاوتی از آنچه هستیم در مقابل ما قرار داده است. ما زن و مرد هستیم و از همان لحظه بسته شدن نطفه با یکدیگر تفاوت داریم و این تفاوت خود را در هر دستگاه فیزیکی و ذهنی ما نشان میدهد.

گفتگو درباره تفاوتهای جنسی، بحث تازه ای نیست اما همواره در آن نکات جدیدی کشف میشود که بازگشت به این موضوع را ضروری مینماید. امروزه پیشرفتهای پزشکی برای مقابله با بیماریهایی چون نارسایی قلب، افسردگی و معلولیتها، مدیون شکسته شدن کدهای زیست شناسی و درک تفاوتهای جسمی زن و مرد است.
اکنون پزشکان میدانند که علاوه بر اندامهای به کلی متفاوت زنان و مردان، با اندامهای مشابه آنها نیز نباید به یک شکل برخورد نمود. نیازی به طرح این قضیه وجود ندارد که این تفاوتها، هیچ یک از دو جنس را برتر یا پست تر از دیگری نمیکند. اینها، فقط تفاوت هستند نه چیز دیگر.
ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 92/1/28 ] [ 12:43 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

تحلیل رفتار متقابل چیست؟ ... behavior

حالات نفسانی خود

 

 تحلیل رفتار متقابل یا (Transactional Analysis (TA یک تئوری روان‌شناسی است که توسط دکتر اریک برن در سال

1950 میلادی ارایه گردید و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روان‌شناسی قرار

گرفته و تدریجاً در زمینه‌های مشاوره، روان‌کاوی،  گروه درمانی، مدیریت، جامعه‌شناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریه‌های

جدیدی ارایه نموده و گسترش پیدا کرده است. ابهام و پیچیدگی در مفاهیم، تخصصی بودن و زمان طولانی درمان در دیگر

روش‌های روان درمانی باعث شد تا تحلیل رفتار متقابل با مفاهیم اساسی و واژه‌های ساده سریعاً جایگزین روش‌های روان

درمانی قدیمی گردید. به همین جهت تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته و هر جا که انسان‌ها حضور داشته و با یکدیگر ایجاد

رابطه می‌نمودند کاربرد عملی پیدا کرد و ابزاری برای تغییر و حل مشکلات قرارگرفت. تحلیل رفتار یک مکتب علمی کاربردی

می‌باشد که در آن از به کار بردن مفاهیم پیچیده اجتناب شده است و نظریات آن به صورتی مطرح شده‌اند که به راحتی

می‌توانآنهارامشاهدهوتجربهنمود.

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 92/1/28 ] [ 12:40 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

EQچیست و چرا مهم تر از IQ است؟

مولفان :تریویس برادبری و جین گریوز

تلخیص: مهین کوشک آباد

مترجم :هادی ابراهیمی – ناشر نسل نو اندیش- خلاصه کتاب :مهین کوشک آباد - به راستی هوش هیجانی (EQ )چیست؟قدمت توضیحات مربوط به هوش هیجانی تا حدودی به قدمت  گزارش ها و توصیفات ر فتار انسان است . در کتاب های فلاسفه ی یونان باستان ،آثار شکسپیر و توماس جفرسون ،متون روان سناسی مدرن ،جنبه های احساسی –عاطفی تفکر و تعقل همواره به عنوان اصول اساسی و زیر بنایی طبیعت انسان مورد بحث وگفتگو بوده است .افرادی که مهارت هوش هیجانی را در خود پرورش داد هاند ،در واقع این قابلیت و توانایی منحصرر به فرد را داشته اند تا به جایی از رشد و خود شکوفایی برسند که از دیگران ساخته نبود ه است .

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 92/1/28 ] [ 12:34 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

انعام با ارزش - داستان کوتاه پند آموز


در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود،

پسر 10 ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست.. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت.
 
- پسر پرسید: بستنى با شکلات چند است؟
 
- خدمتکار گفت: 50 سنت
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد. بعد پرسید:
- بستنى خالى چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عده‌اى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند،
با بی‌حوصلگى گفت:  35 سنت
- پسر دوباره سکه‌هایش را شمرد و گفت:  براى من یک بستنى بیاورید.
خدمتکار یک بستنى آورد و صورت‌حساب را نیز روى میز گذاشت و رفت.
پسر بستنى را تمام کرد، صورت‌حساب را برداشت و پولش را به صندوق‌دار پرداخت کرد و رفت.
هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت، گریه‌اش گرفت.
پسر بچه روى میز در کنار بشقاب خالى، 15 سنت براى او انعام گذاشته بود.
 
یعنى او با پول‌هایش می‌توانست بستنى با شکلات بخورد امّا چون پولى براى انعام دادن برایش باقى نمی‌ماند،
این کار را نکرده بود و بستنى خالى خورده بود.

 


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 1:45 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]

روش فرار از افکار مزاحم

 

آنی تنزین پالمو بانوی انگلیسی که 12 سال در غاری در تبت زندگی کرده است می گوید: ما نمی دانیم فکر چیست؛ با این وجود دائما در حال فکر کردن هستیم.و این صحت دارد چرا که علی رغم دو برابر شدن اطلاعات ما درباره ی مغز هنوز خیلی چیز ها هست که نمی‌دانیم. با این وجود در سال های اخیر بشر اطلاعاتی در مورد اساس عصبی برخی حالات نظیر شادی، عشق و محبت کسب کرده است. این اطلاعات به ما کمک می کند ریشه های عصبی این حالات را تحریک کرده و به این ترتیب آن ها را تقویت کنیم. به عبارت بهتر با تمرین مناسب می توانیم حالات مثبت ذهنی را در خودمان بارور کنیم. البته برای دستیابی به این مهم لازم است سه حقیقت را راجع به مغز بدانیم.

واقعیت اول: با تغییر مغز، ذهن نیز تغییر می کند و بهتر یا بدتر می شود.

به عنوان مثال فعالیت بیشتر قسمت جلویی نیمه ی چپ مغز شما نسبت به نیمه ی راست سبب احساس خوب بودن در شما خواهد شد. دلیل این امر احتمالا این است که کورتکس جلویی سمت چپ مغز مسئول کنترل احساسات منفی است و با فعالیت بیشتر آن احساسات منفی بیشتر تحت کنترل در آمده و احساسات مثبت افزایش می یابد.

یا افرادی که از استرس مزمن رنج می برند هورومون کورتیزول ترشح می کنند که سبب تضعیف هیپوکامپوس مغز می شود. این قسمت از مغز مسئول حافظه ی فضایی و نیز حافظه ی محیط و پیرامون است. به همین دلیل افراد بالغ دارای سابقه ی استرس تا 25 درصد از این قسمت حیاتی مغز را از دست داده و در به خاطر سپاری خاطره های جدید دچار مشکل می‌شوند.

واقعیت دوم: با تغییر ذهن، مغز نیز تغییر می‌کند.

این تغییرات یا موقتی هستند و یا دائمی. در مورد تغییرات موقتی باید گفت که جریان مواد شیمیایی عصبی در مغز در شرایط مختلف متفاوت است. مثلا وقتی افراد آگاهانه سعی بر شکرگذار بودن می کنند مقادیر هورمونهایی نظیر دوپامین در آن ها افزایش می یابد. تحقیقات نشان می دهد که در چنین شرایطی ذهن هوشیار و روشن می شود که احتمالا مربوط به افزایش مقادیر حامل عصبی نوراپینفرین می باشد. یا به عنوان یک مثال دیگر: اگر عکس معشوق یک دانشجو که عمیقا عاشقش شده است را به وی نشان بدهیم، با تغییر ذهن هجوم عشق و احساس شادی عمیق سبب فعال شدن قسمت خاصی از مغز می شود که با قطع شدن نگاه فرد به عکس دوباره به خواب می رود.

ذهن همچنین می تواند تغییرات دائمی در مغز ایجاد کند. ذهن در واقع تعبیری است از جریانی از اطلاعاتی مادی در دستگاه عصبی. به این ترتیب با جاری شدن ذهن در جسم مغز نورون ها به شکل خاصی که بیانگر اطلاعاتی که حامل آن هستند باشد فعالیت می کنند و این شکل خاص فعالیت ساختار عصبی را تغییر می دهد. به این ترتیب قسمت های فعال مغز ارتباط جدیدی با یکدیگر ایجاد می کنند. سیناپس های موجود حساس تر و قوی تر شده و سیناپس های جدید ایجاد می شوند.

راننده های تاکسی در لندن برای اخذ مجوز تاکسی باید خیابان های در هم تنیده ی لندن را به خاطر بسپارند. از همین رو بعد از اخذ مجوز قسمت هیپوکامپوس مغز رانندگان که درگیر حافظه ی فضایی است به شکل قابل ملاحظه ای ضخیم تر می شود. همچنین مغز افرادی که تمرینات مدیتیشن انجام می دهند در قسمت های به خصوصی دارای ضخامت بیشتری می باشد. یکی از این قسمت ها اینسولاست که حالت بدن و احساسات عمیق را کنترل می کند و قسمت دیگر قشر جلویی مغز است که کنترل توجه را بر عهده دارد.

نتایج تحقیقات نشان می دهند که با بالا رفتن سن انسان به تدریج سلول های مغز خود را از دست می دهد و از دست دادن حدود 4 درصد از سلول های مغزی تا سن هشتاد سالگی طبیعی است. با این وجود نتایج تحقیقات روی افرادی که تمرینات مدیتیشن انجام داده و از مغز خود کار می کشند نشان داده است که این افراد سلول های مغز خود را از دست نمی دهند.

واقعیت سوم: شما می توانید با استفاده از ذهن مغز را وادار به تغییر ذهن و بهتر شدن آن کنید.چگونه مغز خود را برای شاد بودن فریب بدهیم؟کلید این کار استفاده ی کنترل شده از توجه است. توجه شبیه نورافکنی است که بر چیزهایی که در دایره ی آگاهی ما هستند می تابد. اما توجه مانند جاروبرقی بوده و هرچیزی را که در مغز باشد –خوب یا بد- درون خود می کشد. مثلا اگر توجه خود را معطوف به حالت های خشم یا پشیمانی کنیم زمینه های عصبی را برای این حالت ها گسترش می دهیم. و در مقابل اگر روی چیزهایی که به خاطرش شکرگذاریم و نعمت هایی که در زندگی ما هست تمرکز کنیم مراکز عصبی کاملا متفاوتی را تقویت خواهیم کرد.

مشکل اینجاست که اغلب مردم کنترل خوبی روی دایره ی توجه خود ندارند. قمست از این به خاطر مسائل مربوط به تکامل است. به علاوه امروزه ما در معرض بمباران محرک هایی قرار داریم که مغز هنوز برای در اختیار گرفتن آن ها تکامل نیافته است.

به این ترتیب به دست آوردن کنترل روی دایره ی توجه به نحوی از انحاء ضروری به نظر می رسد خواه از طریق تمرین آگاهی باشد یا با روش شکر گذار بودن و شمردن نعمت ها و نکات مثبت زندگی.

توجه به خوبی ها

تنها داشتن تجربه های مثبت برای ایجاد احساس خوب بودن ماندگار کافی نیست. البته چند ثانیه شکر گذار بودن بهتر از چند ثانیه خشم است ولی برای جذب این حالات در مغز لازم است مدت زمان بیشتری در این حالات باقی بمانیم. در ادامه سه قدم برای انجام این کار آمده است.

-1 اجازه دهید یک حقیقت خوب به یک تجربه ی خوب بدل شود.

معمولا ما در مسیر زندگی حرکت می کنیم و یک اتفاق خوب می افتد. شاید یک اتفاق کوچک. این یک موقعیت برای احساس خوب بودن است. قدر این موقعیت را برای احساس واقعا خوب بودن بدانید.

-2 این تجربه ی مثبت را واقعا ثبت کنید.

چیزی که هر معلم مدرسه ای می داند را عملی کنید. برای قابل فهم تر شدن یک موضوع تا حد امکان شدت آن را شدت دهید. در این مورد به خصوص تا جایی که می توانید سعی کنید با بدنتان آن را احساس کنید و تا حد امکان مدت آن را افزایش دهید.

-3در نهایت در حالی که در این تجربه فرو می‌روید، احساس کنید که این تجربه هم در شما غرق می شود.

بعضی از مردم با تصویر سازی این کار را می کنند مثلا نوری را که به سمتشان می آید تصور می کنند. شما می توانید جواهری را تصور کنید که به صندوقچه ی قلب شما افزوده می شود یا تنها بدانید که این تجربه در حال غرق شدن در شماست و به یکی از ثروت های شما تبدیل می شود و شما می‌توانید آن را با خود هر جا ببرید.

 


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 12:21 صبح ] [ مهران حداد ] [ نظرات () ]
<< مطالب جدیدتر           

.: Weblog مهران حداد :.

درباره وبلاگ

سلام به دوستانی که به وبلاگم اومدن،براتون ارزوی شادی و آرامش همیشگی دارم.خدایا انگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم.
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 65
کل بازدیدها: 522951